روزنامه نگار و نویسنده ژان – پییر پِرَن کنفرانسی را در مقر سفارت فرانسه دایر نمود. [fr]
ژان – پییر پِرَن خبرنگار روزنامه "لیبِراسیون" و نویسنده فرانسوی، بتازگی یک بازدیدی از افغانستان بعمل آورد. آقای پِرَن بدین مناسبت و در چوکات دور کنفرانس های زیرنام"هفته های کابل"، بتاریخ ۸ می گذشته (۱۹ ثور) یک بحث تاریخی و توضیحی را در مقر سفارت فرانسه تنظیم کرد. نامبرده چند کنفرانسی را بخصوص در پوهنتون کابل (مرکزافغانستان)، انستیتیوت فرانسه در افغانستان برگزار نمود و ملاقات های با تعداد کثیری از شخصیت های افغانی داشت.
ژان – پییر پِرَن طی این کنفرانس تحت عنوان "اسکندر کبیر در باکتریان"، حماسهء اسکندر کبیر را در فارس و در یک بخشی که به افغانستان معاصر مبدل می گردد، یادآورشد.
در افغانستان هردم با اسکندر (کبیر) یا الکساندر از مقدونیه ملاقی می شویم. (الکساندر به فارسی به اسکندر درمی آید.) و این امر نه بخاطر اینکه خط سیر شاه مقدونیه را دقیقاً می دانیم، بل افغانان در راهی که نامبرده از اینجا و یا از آنجا گذشته و دنبال نموده است، هیچ تردیدی ندارند. با گوش دادن به روایات شان، انسان تصور می کند که مسیر عبور فاتح هنوز تازه است. و زمانیکه شک و شبهه ای در گزینش در بین دو راه بوجود می آید، اکیداً توصیه می شود که مسیر احتمالی اورا باید انتخاب نمود.
فاتح امپراتوری فارس در قرن چهارم قبل از میلاد، از مقدونیه جهت فتح آسیا برخاست و با قواه نظامی اش به حرکت افتاده و یورش برد. برای یک لشکرکشی تنبیهی علیه بِسوس بغاوتگر، یک دوری بسوی آسیای مرکزی زد. عزم و جزم اش شباهتی به ردیابی اسامه بن لادن از سوی امریکا دارد. مانند قشون امریکا در تعقیب اسامه بن لادن در ماه اکتوبر ۲۰۰۱، اسکندر مقدونی جهت تعقیب و پیگرد یک فراری ای بنام بِسوس وارد افغانستان امروزی می شود. نیروهای رزمی اسکندر مقدونی در آن زمان متشکل بود از ۵۰۰۰۰ سرباز : ۳۲۰۰۰ قوه پیاده نظام و متباقی ۵۵۰۰ سوارکار. اما افغانستان از لحاظ تدارکات و اکمالات ارتشی یک دردسرعظیم است. بِسوس والی مطلق العنان باکتریان یک ولایت هم مرز امپراتوری فارس یا ساحه ای در شمال شرق افغانستان فعلی بود ؛ اگر امروز زنده می بود، برچسب "جنگ سالار" را نصیب اش می کردند. اسکندر بدون لمحهء آرامش و سکون، بِسوس شورشگر را دنبال می نماید و می جوید تا حدی که به مسیر لشکرکشی اش بصوب هند پشت می کند.
در فرصتیکه هنوز عملیه پیگیری ادامه داشت، اسکندر از باکتریان دور می شود. در ماه اکتوبر ۳۳۰ بعد از تأسیس یک اسکندریه در هرات (شهری که به نام اش مسمأ است)، اسکندریه اراکوزیا را که به قندهار اسکندر تبدیل می شود، ایجاد می کند. این شهر دو هزار و سی صد سال بعد، هنوز به اسم بنیانگذاراش نامیده می شود. بازهم دو ماه دیگر به فاتح ضرورت می افتد تا خودرا به کابل که در آن عصر یک قریه ساده بود، برساند. قبل از این رویداد، در هکاتومپیل (شهر قومیس در فارس) واقع شمال ایران در محلی که جسد داریوش سوم کشف گردید، یک سخنرانی حیرت انگیزی ایراد می نماید. نامبرده عین کار جورج دبلیو بوش قبل از وقت را انجام می دهد، یعنی بر خطر و تهدیدی که بِسوس در صورت مانع نشدن اش از اضرار و شراندازی، متوجه تمدن می سازد، تأکید می ورزد. جنگ تغییر نوعیت می دهد. دیگر خبری از تصادم یا برخورد میان دو امپریالیزیم نیست. ماجرای یک لشکری بزرگی است در مقابل گروه ها و باندها. پدیده جنگ های چریکی بروز می کند. نیروهای چشمگیری در میدان نبرد فرستاده شده و در مقابل دسته های کوچکی که به چنگ نمی افتند، خسته، درمانده و فرسوده می گردند. در همان عصر، جنگ نامتوازن عرض اندام می کند ... .
متخصص و آگاه شرق نزدیک و شرق میانه، ژان – پییر پِرَن گزارشگر ارشد روزنامهء "لیبِراسیون" است. خبرنگار پِرَن در طول تقریباً ۴۰ سال زحمت و کار رسانه ای، جنگ افغانستان و روسیهء شوروی، انقلاب ایران، جنگ خونین ایران وعراق، سقوط صدام حسین در بغداد، امید اکثراً مبدل به یأس "بهارهای عرب" و زمستان بی پایان سوریه را تحت پوشش قرار داده است. همطرازان ژان- پییر پِرَن اما هرگز اورا به گویا "سگ جنگی" که محض وابسته به مظالم واقعات باشد، مقایسه ننموده اند. این روزنامه نگار آشفتگی ها و نابسامانی ها، به آرامش، توجه و عطف به انسان های که ملاقات می کند، به دقت واژه های اش، کیفیت نوشتار "توضیحی" و به وفاداری اش در دوستی شهرت دارد.
ژان – پییر پِرَن کم و بیش پانزده کتاب تألیف نموده است، منجمله "مسعود، از روس ها تا طالبان : ۲۰ سال مقاومت افغانستان" (نشرات "کیِ دو سِن"، ۲۰۰۱ / عکس ها از رضا دقتی، شرح از راشل دقتی / متون از ژان – پییر پِرَن – اثر تحت رهنمایی رودولف بودو) و "ایام خاک : چیزهای دیده شده در افغانستان" (نشرات "تابل روند"، ۲۰۰۲ – جایزه بزرگ خوانندگان اناث مجله نسوان "اِل" ۲۰۰۳).